به گزارش صدای بورس، پیمان مولوی؛ کارشناس بازار سرمایه، برخلاف تحلیلهایی که این روزها در خصوص بازار سرمایه ارائه میشود، معتقد است، در دوران رنسانس بازار سرمایه قرار داریم.
منظور این کارشناس بازار سرمایه را از ایشان پرس و جو کردیم و در این رابطه بیان کرد: منظور از رنسانس تفاوت بازار سرمایه هم اکنون با گذشته است، طی سالهای گذشته دورانی در اقتصاد وجود داشت، به طوری که، وقتی ریسکهای زیادی (مانند تحریم) به بازار سرمایه تحمیل میشد، رشد در برخی شرکتها اتفاق میافتاد.
بورس دماسنج اقتصادها می شود
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: در سال ۹۹ میلیونها نفر سهامدار به بازار سرمایه وارد شدند، که این سهامداران به ۴ دسته طبقه بندی میشوند، سهامدارانی که معامله انجام نمیدهند و در قالب سهام عدالت هستند، سهامدارانی که به دنبال آموزش و سرمایه گذاری هستند، سرمایه گذاران حقوقی و سرمایه گذاران حرفهای و این افزوده شدن افراد بیشتر به بازارسرمایه، باعث میشود که دیگر نتوان بورس با گذشته آن مقایسه کرد و هر کنش و حرفی بر بازار سرمایه تاثیرگذار است و اینها باعث میشود، بورس به مرور زمان به دماسنج اقتصاد ایران به لحاظ درک ریسک تبدیل میشود.
وی ادامه داد: همچنین در سیاست گذاری نیز، اگر فردی در حوزه اقتصاد بخواهد حرفی را بیان کند، به تعمیق بازار سرمایه و تاثیر آن روی افراد اشراف پیدا کرده، برای همین به مرور زمان در خصوص استراتژیها و رویکردها، مانند کشورهای دیگر، مسیری به سوی واقعی شدن شرایط خواهیم داشت، اما به علت اینکه اقتصاد در ایران اقتصاد بازار آزاد نیست و اقتصادی نامشخص است، نمیتوان توقع حرکت بازار سرمایه در چارچوب مشخص مانند دیگر کشورها را داشت، ولی بازار سرمایه به مرور زمان میتواند تاثیرگذار باشد و عینیت به بازار برگردد.
مولوی در پاسخ به این سوال که آیا بازار سرمایه توانسته به اهدافش نزدیک شود؟ گفت: بازارها در جهان موازی هستند و تمام بازارها ابزاری برای سرمایه گذاری و کسب بازده هستند، اما از دید سیاست گذار، بازار سرمایه نتوانست اعتمادی که مردم در ابتدای سال داشتند را حفظ کند.
بیشتر بخوانید:
علت روی آوردن افراد به بازار خودرو
مهمترین اخبار اقتصادی و بورسی در ۱۸ بهمن ۹۹
وی ادامه داد: ما متخصص تبدیل فرصت به تهدید هستیم، میتوانستیم با صندوقهای سرمایه گذاری پیش ساختی، عرضه زیاد شرکتها در بازار، شفاف کردن بیشتر، حذف کردن دامنه نوسان، ایجاد ابزارهای خیلی مدرن، در کوتاه مدت ورود و سرریز نقدینگی به بازار سرمایه را تعمیق دهیم، اما نتوانستیم از این نقدینگی که وارد بازار سرمایه شد برای تامین مالی پروژه پیش ساختی و تامین مالی شرکتها استفاده کنیم.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: سرمایه گذاران در تمام بازارهای موازی به دنبال کسب بازده بیشتر از مقدار تورم است و بازار سرمایه نسبت به بازارهای موازی بازدهی بیشتری داشته است، اما از دید کیفیت، بازار سرمایه میتوانست پایا باشد و فشارخیلی زیادی به سازمان بورس و ارکان بازار سرمایه تحمیل شد، که به جای چرخش بازار به سوی مثبت، منفیتر شد.
مولوی در پاسخ به این سوال که چقدر بازار سرمایه به تامین مالی تولید و دولت کمک کرد؟ بیان کرد: ما دو نوع بازار داریم، بازار سرمایه اولیه و بازار سرمایه ثانویه، که این مدت بازار سرمایه ثانویه و معاملاتی که سرمایه گذاران، سهام شرکتهای که عرضه شدند، را معامله میکنند و در بازار ثانویه تقاضا برای خرید و فروش سهام تبدیل به تامین مالی مستقل بنگاهها نمیشود.
کارشناس بازار سرمایه افزود: تامین مالی در دو قسمت اتفاق میافتد، ۱- انتشار اوراق، که دارد روند خود را طی می کند و شهرداریها تامین مالی میشوند و شرکتها نیز از طریق اوراقی که منتشر میکنند تامین مالی میشوند ۲- عرضه شرکتها در بازار (IP) که این میزان عرضه شرکتها با میزان نقدینگی که وارد بازار شد همخوانی نداشت و میتوانستند با عرضه بیشتر شرکتها دامنه شرکتهایی که تامین مالی شدند بیشتر کنند.
رتبه دخالت دولت در اقتصاد ایران ۱۶۴ است
کارشناس بازار سرمایه بیان کرد: باید واقعیتها را قبول کنیم، در ایران رتبه دخالت دولتها در اقتصاد ۱۶۴ از میان ۱۹۰ کشور است، ما نمیتوانیم اقتصاد دستوری در تعیین گذاری نرخ ارز، تعیین گذاری خوراک پتروشیمی، تعیین گذاری فولاد و ... داشته باشیم و مکانیزم بازار را قبول نکنیم و انتظار توسعه در بازار سرمایه داشته باشیم.
وی افزود: توسعه با افزایش و کاهش شاخص فرق دارد، توسعه یعنی عمق بخشیدن و حضور سرمایه گذاران، نهادهایی که مدیریت ثروت میکنند، شرکتهای ایرانی بیشتر از طریق بازارسرمایه تامین مالی شوند.
مولوی در پایان بیان کرد: از دید سرمایه گذار، رویکرد ما مدیریت ریسک است، ما ریسک را ارزش گذاری، شناسایی و رتبه بندی میکنیم، ولی از دید اقتصاد خرد بازارسرمایه بازاری است در کنار بازارها دیگر تحریمها پا برجاست و فشار بسیار زیادی به اقتصاد وارد میشود، رشد اقتصادی ۱۰ ساله ایران متوسط آن صفر است و میزان جذب سرمایه گذار خارجی در ۱۰۱ سال گذشته ۲۳ میلیارد دلار بوده و میزان خروج سرمایه بیش از ۱۰۰ میلیلارد دلار بوده است، رشد نقدینگی و رشد پایه پولی چیزی جز تورم نخواهد داشت.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
نظر شما